English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (5854 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
amende honorable U پوزش خواهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Take it or leave it. U می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه !
apology U پوزش
apologies U پوزش
pardons U پوزش
pardoning U پوزش
pardoned U پوزش
pardon U پوزش
to beg your pardon U پوزش می خواهم
apologia U پوزش ادبی
to excuse oneself U پوزش خواستن
apologias U پوزش ادبی
apologetic U پوزش امیز
apologist U پوزش خواه
apologise U پوزش طلبیدن
excusatory U پوزش امیز
excuse me U پوزش می خواهم
apologizing U پوزش خواستن
apologised U پوزش خواستن
apologists U پوزش خواه
apologises U پوزش خواستن
apologising U پوزش خواستن
apologize U پوزش خواستن
apologizes U پوزش خواستن
apologized U پوزش خواستن
to offer an apology U پوزش خواستن
apologetically U از راه پوزش یا دفاع
i express my regret for it U پوزش میخواهم که چنین شد
to offer an excuse U پوزش خواستن عذرخواهی کردن
i beg your pardon U پوزش میخواهم معذرت می خواهم
you must a for that conduct U باید از این طرز رفتار پوزش بخواهید
to eat humble pie U پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
He who excuses accuses himself. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
A guilty conscience needs no accuser. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
Excuses always proceed from a guilty conscience. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
toxicomania U سم خواهی
nosophilia U بیماری خواهی
illy U ازروی بد خواهی
oestrus U گشن خواهی
thou wilt go U خواهی رفت
thou shalt go U خواهی رفت
thanatomania U مرگ خواهی
sapphism U همجنس خواهی
zealotry U هوا خواهی
zoophilia U حیوان خواهی
zoophily U حیوان خواهی
Why dont you leave me alone? U از جان من چه می خواهی ؟
will to power U قدرت خواهی
uranism U همجنس خواهی
progressivism U ترقی خواهی
homoerotism U همجنس خواهی
blackmails U باج خواهی
blackmailing U باج خواهی
blackmailed U باج خواهی
blackmail U باج خواهی
inversions U همجنس خواهی
benevolence U نیک خواهی
benevolence U خیر خواهی
zeal U خیر خواهی
progressiveness U ترقی خواهی
willy-nilly U خواهی نخواهی
homosexuality U همجنس خواهی
willy nilly U خواهی نخواهی
electron affinity U الکترون خواهی
coprophilia U مدفوع خواهی
estrus U گشن خواهی
hebephilia U نوجوان خواهی
amativeness U خاطر خواهی
inversion U همجنس خواهی
ephebophilia U جوان خواهی
urning U در همجنس خواهی مردان
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
Do you want some more food ? U بازهم غذا می خواهی ؟
Why do you want to know ? dont be nosy. U می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
What the hell do you want? U چه زهر ماری می خواهی ؟
polled U نظر خواهی کردن
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
appealable U قابل پژوهش خواهی
liberalism U اصول ازادی خواهی
apologise U عذر خواهی کردن
abundancy motive U انگیزه فزون خواهی
supercilious U از روی خود خواهی
poll U نظر خواهی کردن
apologizing U عذر خواهی کردن
apologizes U عذر خواهی کردن
apologized U عذر خواهی کردن
apologising U عذر خواهی کردن
apologises U عذر خواهی کردن
apologised U عذر خواهی کردن
polls U نظر خواهی کردن
latent homosexuality U همجنس خواهی نهفته
to offer an apology U عذر خواهی کردن
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
tribadism U همجنس خواهی فاعلی
overt homosexuality U همجنس خواهی اشکار
apologize U عذر خواهی کردن
sapphism U همجنس خواهی زنان
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
public spiritedness U خیر خواهی مردم
generosity U خیر خواهی گشاده دستی
Do you want to have your fortune told? U می خواهی برایت فال بگیرم ؟
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
to play at U خواهی نخواهی اقدام کردن
faute de mieux U همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
She is hopping mad . U چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
When in Rome, do as the Romans do! <proverb> U خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where do you want to go this time of night ? U این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
You seem to expect something for good measure ! U مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
If you want to sell your car , I am your man . U اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
nothing serves to but apology U هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
invitations U وعده خواهی وعده گیری
invitation U وعده خواهی وعده گیری
constant dripping wears away the stone <proverb> U اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Recent search history Forum search
1in a strange way you want me
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com